دل شکسته آسمانی
به تو سپرده بودمش دلم را می برم
آدمیزاد آدمیزاد غرورش را خیلی دوست دارد، اگر داشته باشد، آن را از او نگیرید... حتی به امانت نبرید... ضربه ای هم نزنیدش، چه رسد به شکستن یا له کردن! آدمی غرورش را خیلی زیاد شاید بیشتر از تمام داشته هایش دوست می دارد حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد چه قدردوستت دارد! و این را بفهم آدمیزاد..........
خداحافظ ات...
شما که غریبه نیستید!!!دلــــــم زندگی میخواهد. شادی ..خنده از ته دل شما که غریبه نیستید دلم عشق میخواهد... دلهره ولرزش دل .. یک کمی مهربانی... معرفت ..وفا وصمیمیت ..دوستی...حتی یک جو ... میدانم نیست...
در این دنیای بی وفا یاد گرفتم اگرکسی یه وقتی یه جایی بهم گفت عاشقتم آروم بپرسم تا ساعت چند؟! برگرد!چمدان هایمان اشتباه شده! دلم را بجای خاطراتت بردی.....! رفــته ای ؟
همه میگویند : شکستنی رفع بلاست.... دِلَکَم تحمل کن شاید حکمتیست...!!!
هوالرئوف که انگار الماس می چینی که هر چه شکر می کردم از عهده ی جبرانش بر نمی آمدم چه دوست داشتنی و لطیف سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم
کــ ــه دیــدم مترسکـــــ
بـه کــلاغ میــ ــگویــد: هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن فقـــط تنهــام نــذار!!
با هزار و یک امید
و حالا برای هزارو یکمین بار
تا شکستگی اش را
گچ بگیرند !!!!
: тαɢƨ
: тαɢƨ
عجب خرابه ای به بار آورده
مدت هاست در تلاشند مرا اززیرآوار تنهایی بیرون کشند
توراهیچ وقت آرزو نخواهم کرد
تورا لحظه ای خواهم پذیرفت که خودت بیایی
با دل خود نه با آرزوی من......
آهای نیمکت ها!بیهوده نشسته اید.....
آنکه که باید می آمد رفت!
: тαɢƨ
: тαɢƨ
: тαɢƨ
بـه دَرکــ !
هنــوز هـــمـ بهـــتریـ ـن هـا وجــ ـود دارنــ ـد
دنــبال کســ ـی خواهــ ــمـ رفــ ـت کـ ـه مــرا
بـ ـه خاطــ ـر خــودم بـ ـخواهـ ـد
نـ ـه زاپـ ـاســی برای بازیــ ـچــ ـ ـه بودن !
: тαɢƨ
: тαɢƨ
دلم برایت تنگ شده ای خدا ، چیزی بگو ! حرفی بزن !
با این سکوت مهربانت عاشق کشم نکن
دلم برای نوازشهایت تنگ شده
یادت هست دانه های اشکم را چنان پاک می کردی
بدون منت نعمت هایی را به من می بخشیدی
وای که آبم می کردی با آن نگاه های عاشقانه ات
دوست داشتم برایت بمیرم
یادت هست این تنها آرزوی دل عاشقم بود ؟
راستی تو چه زیبا و هنرمندی و چه عاشق و مهربان و
به این همه قشنگی غبطه می خورم
بگذار مثل تو شوم !
زیبا و آرام و با وقار ... مهربان و لطیف و بزرگ ...
خدا کجایی ؟ در ِ مهربانی هایت را به روی من نبند
: тαɢƨ
: тαɢƨ